بیوگرافی شیرین عبادی

من در سال 1326 در شهر همدان بدنيا آمدم . خانواده من فرهنگي و معتقد به دين اسلام بودند. پدرم هنگام تولد من رئيس اداره ثبت شهر همدان بود . پدرم يكي از اولين اساتيد حقوق تجارت بود . او كه نامش ؛ محمد علي عبادي ؛ است چندين كتاب نوشته است و در سال 1372 فوت كرد .
كودكي من در خانواده اي سرشار از مهر و محبت سپري شد. من دو خواهر و يك برادر دارم كه همگي تحصيلات عاليه دارند و مادرمان تمام وقت و عشق خود را صرف تربيت ما نمود .
من دريك سالكي به همراه خانواده به تهران آمدم و از آن پس ساكن اين شهر شدم . در دبستان فيروزكوهي تحصيل كردم و دوره دبيرستان را در دبيرستان انوشيروان دادگر و رضاشاه كبير به اتمام رسانيدم . در كنكور دانشگاه تهران شركت كردم و در سال 1344 وارد دانشكده حقوق شدم . دوره ليسانس را 5/3 ساله تمام كردم . بلافاصله در كنكور دادگستري شركت كردم و پس از طي شش ماه كارآموزي قضاوت در اسفند 1348 به عنوان قاضي رسما كار خود را شروع كردم . به موازات قضاوت در دادگاه به ادامه تحصيل پرداختم و در رشته حقوق خصوصي در سال 1350 از دانشگاه تهران با درجه ممتاز فوق ليسانس گرفتم .
در داگستري مشاغل متعددي داشتم و در سال 1354 به رياست شعبه 24 دادگاه شهرستان نائل آمدم. من اولين زني هستم كه در تاريخ دادگستري ايران به رياست دادگاه نائل آمدم . بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن 1357 چون براين اعتقاد بودند كه قضاوت در اسلام براي زنان ممنوع است من و بقيه خانم هاي قاضي را از سمت خود بركنار نمودند و ما را به پست اداري گماشتند . من را منشي همان دادگاهي كردند كه روزي رئيس آن بودم . به اين وضع همگي اعتراض كرديم . پست بالاتري براي ما در نظر گرفتند. و همه زنان قاضي از جمله من را به عنوان كارشناس در دادگستري به خدمت گماردند. ادامه اين وضع براي من غيرقابل تحمل بود بنابراين تقاضاي بازنشستگي قبل از موعود كردم و با آن موافقت شد . چون كانون و كلاء دادگستري مدتها پس از انقلاب بازگشائي نشده بود و بوسيله قوه قضائيه اداره مي شد بنابراين با درخواست وكالت من هم موافقت نمي شد و من عملا چندين سال خانه نشين شدم تا اين كه در سال 1371 توانستم پروانه وكالت بگيرم و دفتر و كالت خودم را تاسيس كنم .
از فرصت بدست آمده درزماني كه بيكاربودم استفاده كردم و به تاليف چند كتاب و انتشار مقالات متعددي در نشريات ايران پرداختم . پس از اخذ وكالت دفاع از پرونده هاي بسياري را قبول كردم كه تعدادي از آنها پرونده هاي ملي بوده است مانند وكالت خانواده مقتولين قتل هاي زنجيره اي (فروهرها) و يا عزت ابراهيم نژاد كه در حمله به كوي دانشگاه به قتل رسيد. دربرخي از پرونده هاي مطبوعاتي نيز شركت نموده ام . تعدادي كثيري از پرونده هاي اجتماعي نظير كودك آزاري را هم برعهده داشتم و اخيرا نيز وكالات مادر زهرا كاظمي- عكاسي كه در ايران به قتل رسيد – را هم بر عهده گرفته ام .
من در دانشگاه نيز تدريس مي كنم . هرسال تعدادي از دانشجويان خارج از ايران به عنوان كارآموز حقوق بشر نزد من كارآموزي مي كنند.
من ازداواج كرده ام همسرم مهندس برق است . دو دختر داريم يكي 23 ساله كه مهندس مخابرات است و در دروره دكتراي مخابرات در دانشگاه مك گيل واقع در كانادا ادامه تحصيل مي دهد و ديگري 20 ساله است و دانشجوي سال سوم حقوق است كه درتهران بسر مي برد.

فعاليت هاي اجتماعي
* هدايت چندين پروژه تحقيقاتي براي دفتر يونيسف تهران
* تاسيس انجمن حمايت از حقوق كودكان كه در سال 1374 با همراهي تعدادي از هم فكران. تا سال 1379 نيز رياست انجمن را بر عهده داشتم و از آن پس به عنوان مشاور حقوقي با انجمن مذكور همكاري مستمر دارم . اين انجمن در حال حاضر بيش از پانصد عضو فعال دارد.
* تدريس رايگان حقوق كودك و حقوق بشر در دوره هاي مختلف
* تاسيس كانون مدافعان حقوق بشر به همراه چهار وكيل مدافع در سال 1380 رياست اين كانون را بر عهده دارم .
* ارايه بيش از 30 سخنراني در كنفرانس هاي دانشگاهي و علمي و سمينارهايي كه درباره حقوق بشر برگزار شده است در كشورهاي ايران ، فرانسه ، بلژيك، سوئد ، سوئيس ، انگلستان و آمريكا .
* به عهده گرفتن وكالت تعدادي از چهره هاي مطبوعاتي يا وكالت خانواده آنها كه دررابطه با آزادي بيان متهم و يا محكوم شده بودند ازجمله دكترحبيب الله پيمان (به خاطر نوشتن مقاله و سخنراني درباره آزادي بيان ) عباس معروفي، سردبير ماهنامه گردون ( به خاطر چاپ تعدادي مصاحبه و شعر) سركوهي (سردبير ماهنامه آدينه )
* به عهده گرفتن وكالت خانواده قربانيان قتل هاي زنجيره اي ( فروهر ها)
* به عهده گرفتن و كالت خانواده عزت ابراهيم نژاد مقتول حوادث 18 تير ماه كوي دانشگاه در سال 1378
* به عهد گرفتن و كالت مادر آرين گلشني كودكي كه بر اثر حضانت جدا از مادرش زندگي مي كرد و بر اثر شكنجه در خانه نا مادري اش به قتل رسيده بود.
* پيشنهاد تصويب قانون منع خشونت عليه كودكان به مجلس شوراي اسلامي كه به سرعت نيز در مجلس بررسي و به تصويب رسيد در تابستان 1381

جايزه ها و افتخارها
1. ناظر رسمي از سوي سازمان ديده بان حقوق بشر، سال 1996
2. انتخاب كتاب حقوق كودك به عنوان كتاب برگزيده سال از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي .
3. جايزه بنياد حقوق بشر رافتو به خاطر فعاليت هاي حقوق بشر ، نروژ، سال 2001
4. جايزه صلح نوبل در سال 2003

بايگانی وبلاگ


این وبلاگ به این آدرس خاکستر سوزان منتقل شده است لطفا از آن هم بازدید کنید .