چرا مفت خورها بسیجی میشوند؟


بسيج دانش آموزان : با عضويت در بسيج دانش آموزان همه مدارس موظف به ثبت نام شما ميباشند ( بدون توجه به معدل و ساير شرايط شما ) و حق گرفتن هيچ گونه وجهي از شما را ندارند . شما ميتوانيد با توجيهاتي مثل شرکت در اردوهاي آموزشي و رزمي و فرهنگي و عقيدتي و سياسي و.... بسيج . از شرکت در کلاسها خودداري کنيد و معلمان موظف هستند غيبتهاي شما را حاضري رد کنند همچنين در هنگام امتحانات شما هيچ منعي در انجام انواع تقلب کردن نداريد ( چون شما در طول سال در خدمت اسلام و انقلاب و رهبري و .... بوده ايد و فرصت درس خواندن نداشته ايد ) شما در سر کلاسهاي آمادگي و آموزش دفاعي در کنار ساير برادران بسيجي ( از قرار گاه هاي آموزشي ) نقش مربي را ايفا ميکنيد و در صورتي که ساير دانش آموزان به حرف شما گوش نکردن و يا شما را مصخره کردن شما ميتوانيد آنها را سينه خيز وبشين پاشو و کلاغ پر و ..... بدهيد . و نکته مهمتر اينکه با توجه به اينکه شما در طول دوران 12 ساله تحصيلتان اصلا درس نخوانده ايد ( و در خدمت اسلام و انقلاب و رهبري و ...... بوده ايد ) يک سهميه ويژه عضويت در بسيج براي ورود به دانشگاه به شما داده ميشود که با استفاده از اين سهميه شما ميتوانيد حتي با زدن 30 درصد سوالات کنکور به راحتي وارد دانشگاه شويد و ادامه خدمتتان را در بسيج دانشجويي به انجام برسانيد . .


بسيج دانشجويي : بعد از اينکه وارد دانشگاه شديد خود را به دفتر بسيج دانشجويي دانشگاه معرفي کرده تا علاوه بر آموزشهاي لازمه ( روشهاي تهديد اساتيد و دانشجويان غير خودي . استراژي ها و تاکتيکهاي جاسوسي و بر هم زدن ميتينگها و انتخابات و .... دانشجويان غير خودي . روشهاي تعطيل کردن کلاسها براي شرکت در تظاهرات روبروي سفارتخانه ها و وزارتخانه ها ودفاتر روزنامه ها و دادگستريها و .... ) را آموزش ببينيد و همچنين شرح وظايف سازماني مبني بر رسته تخصصي خود را دريافت نماييد . البته در دانشگاه نيز نگران امتحانات نباشيد چون همان امتيازات بسيج دانش آموزي شامل حال شما ميشود و شما فقط بايد اين شعار را حاشا که بسيجي ميدان نبرد را خالي کند دايما با خودتان تکرار کنيد که خداي نکرده شيطان رجيم بر افکار متعالي شما غلبه پيدا نکند .

البته شما با عضويت در بسيج دانشجويي از بسياري از امتيازات صنفي برخوردار خواهيد شد از جمله : دريافت يک خوابگاه نوساز با تمامي وسايل رفاهي ( مورد نياز براي يک دانشجو ) با حداکثر 3 الي 4 هم اتاقي ( البته بسيجي ) { اين درصورتي است که شما بخواهيد در دانشگاهي غير از شهر خودتان به تحصيل ادامه بدهيد } – دريافت بن کتاب حداقل 2 برابر دانشجويان عادي ( چون شما علاوه بر کتابهاي رشته خودتان لازم است جديد ترين کتابهاي منتشره را مطالعه کنيد تا خداي نکرده استکبار از طريق کتب منتشره به تهاجم فرهنگي نپرداخته باشد و شما از آن بي خبر مانده باشيد – نعوذ بالله – ( البته همانطور که گفتم شما اهل کتاب خواندن نيستيد فقط براي پر کردن کتابخانه اين کتابها را ميخريد ) ) – دريافت صبحانه و نهار و شامي که به اساتيد و روساي دانشکده ها داده ميشود ( نه ساير دانشجويان بيچاره ) { چون شما همواره داريد براي اسلام و انقلاب و رهبري خدمت ميکنيد و نبايد خداي ناکرده ضعيف شويد } و ساير امتيازاتي که من از آن بي خبرم ( الله اعلم )


البته از ساير مزاياي بسيج اين است که هر کسي را ترورکرديد( مرد و يا نمرد ) مجازاتي در کار نيست

بسيج کارمندان و کارگران : شما بعد از اتمام تحصيلات ( البته بعد از اينکه مراحل کارشناسي و کارشناسي ارشد و دکترا را با استفاده از همان سهميه ها و شرايط ويژه طي کرديد و آن مدرک قلابي را دريافت کرديد ) در آزمون ادارات و بانکها و وزارتخانه ها شرکت ميکنيد ( البته جواب سوالات آزمون را چند روزقبل به شما داده اند و تنها نگراني شما اين است که خداي ناکرده اين جوابها را در برگه پاسخنامه اشتباه وارد نکنيد – چه کار سخيتيه - ) و بعد از قبولي در اين آزمونهاي قلابي . شما در مصاحبه شرکت ميکنيد و چون در مسايل شرعي ( کفن ميت چند تکه است ؟ با کدام پا وارد توالت ميشويم ؟ چگونه غسل جنابت ميگيريم ؟ خون حيض چه مشخصاتي دارد ؟ ..... ) وارد هستيد بسرعت به استخدام درآمده و اولين جايي که شما با آن آشنا ميشويد حراست آن سازمان است ( که شاخه وزارت اطلاعات در نهادهاي دولتي و عمومي ميباشد ) و بعد از اينکه اموزشهاي مربوطه ( نحوي جاسوسي از ساير کارمندان و کارگران - روشهاي زير آبزني - تاکتيکهاي به روز پاچه خواري - ...... ) را ياد گرفتيد ( البته در بسيج دانش آموزي و دانشجويي اين روشها را ياد گرفته بوديد فقط اينجا به روز ميشويد ) . به بخش مربوطه ميرويد و مشغول بکار ميشويد .

اينجا نيز داراي مزايايي ميباشيد : در رده سازماني بالاتر از مدرک تحصيلي و سابقه تان بکار گمارده ميشويد ( البته همان مدرکهاي تحصيلي قلابي ) و از حقوق و مزاياي بيشتري نسبت به رتبه شغليتان بهرمند ميشويد و هر زمان که مرخصي بخواهيد بشما داده خواهد شد و بدون اينکه در نوبت قرار بگيريد به شما خانه هاي سازماني داده ميشود تا خداي ناکرده مجبور به اجاره نشيني نشويد . شما را به انواع و اقسام ماموريتها به جاهاي خوش آب و هوا با حق ماموريتهاي عالي ميفرستند ( البته اگر در زمينه زير آب زني و پاچه خواري جديت بيشتري به خرج بدهيد خيلي زود ترقي خواهيد کرد )


از ديگر مزاياي عضويت در بسيج اين است که به شما يه موتور هوندا يا سوزوکي يا کاوازاکي ( البته فرقي نميکند ) و يک عدد سيم کارت و يک گوشي موبايل ميدهند و در صورتي که در جايي تعدادي از ضد انقلاب بنابر گزارشات ساير برادراي بسيجي ( البته بچه هاي اطلاعات و شناسايي ) مشاهده شد يک عدد sms ناقابل براي شما ارسال ميشود و موقعيت و شرايط محل عمليات را به استحضار شما ميرسانند و شما فقط بايد لوازم مورد نياز ( چماغ – پنجه بوکس – زنجير – نانچيکو – قمه – نيمچه – ساطور – کارد – سيم بوکسل و البته کلت و يا کلاشينکف ( که در نقش کارت شناسايي و حکم عمليات ميباشد ) را بر ميداريد و سوار موتور تحويلي ميشود و به موقعيت گزارش داده شده عزيمت ميفرماييد .
و بعد از موفقيت در عمليات يک عکس يادگاري – البته لبخند فراموش نشود – براي ثبت در تاريخ مي اندازيد و اگر ديگه سنتون بالا رفت ميتوانيد بدون داشتن کوچکترين سواد هنري وارد عرضه هنر شده ( مثلا کارگردان شويد ) و اقدام به ساختن فيلم و سريال و ..... کنيد و اگه با فشار فرماندهان بسيج و سپاه خواستن به شما در جشنواره فيلم فجر سيمرغ بلورين بدهند شما ناز ميکنيد و ميگوييد : حاشا که بچه بسيجي دستش به نامحرم بخوره ( حتي مرغ ) اونم نه يکي ! سي مرغ !!. داداش اگه سي خروس داري بده وگرنه ........

دوستان هر چه از مزاياي بسيج بگويم کم گفته ام : فقط چون اصرار ميکنيد چن تا ديگه ميگم بقيش براي پست بعدي ! خب !

از ديگر مزاياي بسيج اينکه شما بطور رايگان جديدترين فيلمها و موسيقي هاي خارجي را ميتوانيد با يک اقدام ساده تماشا کنيد بدين صورت که شما با چند تا از دوستان بسيجي به يک سي دي فروشي ميرويد ( البته با ظاهر بسيجي – چفيه و پيرهن سفيد يقه آخوندي روي شلوار - شلوار 6 جيب < پلنگي يا ساده > بيسيم و ....) و بيسمو روي يه فرکانس کوتاه و آزاد تنظيم ميکنيد و به يکي از دوستان بسيجي که همراه شماست ميگيد در بيرون مغازه سي دي فروشي با شما يک ديالوگ بظاهر عملياتي داشته باشه ( حاجي حاجي سيد ... سيد جان ! موقعيت رو گزارش بده ؟ / حاجي ما در موقعيت 69 هستم !! / سيد جان با رمز يا اصغر يا اصغر يا اکبر !! عمليات رو شروع کنيد ... مفهوم بود ! / بله حاجي جان مفهوم بود !! ) بدين صورت اون سي دي فروش مادر مرده که حسابي کپ کرده نه از شما کارت بسيج ميخواد نه حکم ماموريت و.... و شما برادر بسيجي با خيال راحت جديدترين سي دي هاي فيلم و موسيفي و حتي بازي و نرم افزار را تحت عنوان غير مجاز و غير اخلاقي و .... برداشته يه صورتجلسه کشکي ميکنيد و بهش اخطار ميکنيد اگه باز از اين سي دي ها بياره مغازشو پلمپ ميکنيد و اون مادر مرده هم ميگه چشم و شما سي دي ها رو بر ميدارين و ميبرين خونه و حالشو ميکنين ....

از ديگر مزاياي بسيج اينکه شما اگه با بچه محلتون دعواتون شد و ازش کتک خورديد ميتونيد فردا برين به فرمانده پايگاهتون بگين چند تا از ارازل و اوباش محلتون رو شناسايي کردين و اسم اون بابايي هم که شما رو کتک زده جزو ارازل و اوباش معرفي کنين و هر وقت طرح مترقي و متعالي و انقلابي امنيت اجتمايي به اجرا درآمد بيان محل شما و بريزن تو خونه اون بابا و تحت عنوان ارازل و اوباش دستگر و در انظار عمومي کتکش بزنن تا عقده شما کمي خالي شود .


ها وولک – اين بابا داره با آفتابه ني انبون ميزنه !!!!

چگونه يک گردان از بچه هاي بسيجي را به سينما ببريد ولي پول بليط ندهيد ؟

ابتدا تمامي برادراي بسيجي که با موتور به جلوي سينما رفته اند شروع به مانور با موتور و دادن شعارهاي ما اهل کوفه نيستيم ...... واي اگر ....... سوسولا کجان ...... دسته گله محمدي به شهر ما خوش آمدي ( اين شعار چه ربطي داره !!!!) و..... با صداي بلند ميدهند بطوريکه کساني که توي سالن سينما نشسته اند و دارن فيلم رو تماشا ميکنن صداي شما رو بشنوند – دراين هنگام مدير سينما با ظاهري ترسيده و آشفته به بيرون سينما مياد و شروع به صحبت کردن با فرمانده گردان ميکند که منظورتون از اين کار ها چيست ؟ فرمانده گردان ميگويد آقا اين فيلمي که شما پخش ميکنيد مبتذل و غير اخلاقي و..... ست و اگر اين فيلم رو از اکران برندارين تمام شيشه هاي سينما رو پايين مياريم !!!! مدير سينما که حسابي ترسيده به پيرو پيغمبر قسم ميخوره که بابا اين فيلو وزارت ارشاد تاييد کرده – شما ناگهان فرمان برداشتن سنگ ( به سنگ فنگ ) را صادر ميکنيد و به مدير سينما مي گوييد بايد بچه ها فيلمو ببينن تا قانع شوند و بدين صورت مدير سينماي مادر مرده تقاضاي شما را اجابت ميکند و يک گردان از بچه هاي بسيجي يک فيلم را بدون خريد بليط ميببند !!!

حالا ميرسيم به آخره ( انده ) بچه بسيجي :








زماني ميرسد که شما آنقدر شيفته فرهنگ بسيج ميشويد که تمام وجودتان ذوب در ولايت و رهبري ميشود و چون صداي خوشي نيز داريد براي تهييج ساير برادراي بسيجي اقدام به نوحه و مداحي خواني ميکنيد و چنان سوزناک ميخوانيد که همه برادرا و خواهران بسيجي را به خلسه شهادت طلبي سوق ميدهيد و بدين گونه گردانهاي استشهاديون مملو از شهادت طلباني ميشود که حاضرند هر لحظه که رهبرشان اذن جهاد را صادر کرد در دم به صفوف کفار و مستکبران حمله بر شوند ولي ناگهان عکسها و فيلمهايي از شما ( حاج عبدالرضا هلالي ){ يک بسيجي دل سوخته و عاشق ولايت و رهبري و مداح و نوحه خوان مورد علاقه بسيجها } منتشر ميشود ( البته بر اثر يک بي احتياطي – بابا اين بلوتوث لامسب رو که ميخواي بفرستي ببين اشتباهي به يکي ديگه نفرستي )که نشان ميدهد حاجي ( عبدالرضا هلالي ) در حال کشيد قليان ( البته بگفته سايت بازتاب ترياک کشي با قليان ولي بزار بگيم حاجي داره توتون 2 سيب يا 6 ميوه ميکشه ) ولي از ترياک کشي حاجي جالب تر اون دختره هست که سمت راسته حاجي نشسته و اونم داره ترياک ميکشه ( بابا گفتم توتون 2 سيب يا 6 ميوه !!!!!) سر و وضعشو نگاه کنيد ( يا زهرا – حاشا که بچه بسيجي با دختر نيمه عريان در حال ترياک کشي باشه . اونم چي ؟ حاچ عبدالرضا هلالي مداح خاصه رهبري و بسيجيها - حاج آهنگران نسل سوم )
البته بعيد نيست حاجي بعد از اينکه حسابي نشئه شد ميره اتاق بغلي عمليات کربلاي 5 رو با اون دختره انجام ميده ولي اين عمليات در شلمچه و شرق بصره نيست يه جاي ديگس !!!!!
(((( البته سايت بازتاب براي اينکه زياد حاجي رو رو سفيد نکرده باشه گفته بود اون خانومه زنه دومه حاجيه !!! شايدم سوم و چهارم . البته اگه صيغه اي باشه که ديگه تعداد مهم نيست !!!!!!!!!! ))))


بايگانی وبلاگ


این وبلاگ به این آدرس خاکستر سوزان منتقل شده است لطفا از آن هم بازدید کنید .