نامه فرماندهان سپاه به خاتمی در 18 تیر 78

حضرت حجه الاسلام والمسلمين سيدمحمد خاتمي
با عرض سلام و خسته نباشيد به استحضار مي رساند:
به دنبال حوادث اخير به عنوان مجموعه اي از خدمتگزاران دوران دفاع مقدس ملت شريف ايران، وظيفه خود دانستيم مطالبي را خدمت حضرت عالي، دانشمند ارزشمند عرضه بداريم. اميدواريم با سعه ي صدر و شعار ارزشمند توأم با سيره اي كه تبليغ مي فرماييد (شنيدن هر سخن و ايده ولو مخالف) به اين موضوع كه شايد در هزاران زجر كشيده ي انقلاب باشد كه امروزه به دور از هرگونه خط و خطوط با چشمي نگران، مسايل و حوادث انقلاب را مي نگرند و سكوت، مسامحه و ساده انگاري مسئولين كه از بركت خون هزاران شهيد بر مسند نشسته اند، متحير و متعجب اند.
جناب آقاي خاتمي، قطعاً همه ما حضرت عالي را انساني وارسته، انقلابي، متدين و داراي ريشه عميق ديني در حوزه و دلسوز به انقلاب دانسته و مي دانيم، اما نحوه ي برخورد با حوادثي كه همه ما شاهد شادي و رقص دشمنان پيرامون آن هستيم و در اولويت قرار دادن پيگيري برخي اشتباهات و تخلفات و بزرگ كردن آنها در مقابل عدم توجه و يا كوچك جلوه دادن برخي ديگر از همين نمونه قانون شكني و هتك حرمت و فشار، باعث شده است جريان هاي معاند با انقلاب گستاخ تر و در مقابل آن، مدافعان انقلاب محافظه كارانه و با دلزدگي توأم با نااميدي، هر روز تحقير شده و به ثمره اين همه خون نگريسته و انگشت خود را با تأسف و تأثر مي گزند.
جناب آقاي رئيس جمهور، حمله به كوي دانشگاه همان طوري كه رهبر بزرگوار و مظلوم اين انقلاب فرمودند امري ناپسند، زشت و بد بود و عليرغم اين كه سخت ترين و تندترين برخوردها با آن انجام پذيرفت، اما همه مردم به دليل ناپسندي عمل انجام شده اين برخوردها را پذيرفته و بر آن صحه گذاردند، اما سؤال مهم و پرابهام اين است كه آيا فاجعه فقط همين بود؟
صرفاً همين موضوع قابل پيگيري و توجه و اعتراض و تحصن است كه چند وزير به خاطر آن استعفا دهند، شوراي امنيت تشكيل جلسه بدهد و گروه تحقيق تشكيل گردد اما آيا حرمت شكني و توهين به مباني اين نظام، تأسف و پيگيري ندارد؟ آيا حريم ولايت فقيه كم تر از كوي دانشگاه است؟ آيا حريم امام، آن انسان كم نظير، كم تر از جسارت به يك دانشجو است؟ آيا چند روز امنيت كشور را دچار اخلال كردن و به هر مؤمن و متدين حمله كردن و آتش زدن فاجعه نيست؟ آيا زير سؤال بردن جمهوري اسلامي، اين يادگار ده ها هزار شهيد و شعار عليه آن دادن فاجعه نيست؟
جناب آقاي خاتمي، چند شب پيش وقتي گفته شد عده اي با شعار عليه رهبر معظم انقلاب به سمت مجموعه ي شهيد مطهري در حركت اند، بچه هاي كوچك ما در چشم ما نگريستند، انگار از ما سؤال مي كردند غيرت شما كجا رفته است؟
جناب آقاي رئيس جمهور، امروز وقتي چهره ي رهبر معظم انقلاب را ديديم، مرگ خودمان را از خداوند طلب كرديم، چون كه كتف هايمان بسته است و خار در چشم و استخوان در گلو بايد ناظر پژمرده شدن نهالي باشيم كه حاصل 14 قرن سيلي و زجر شيعه اسلام است.
جناب آقاي خاتمي، شما خوب مي دانيد، در عين توانمندي به خاطر مصلحت انديشي دوستان ناتوانيم، چه كسي است كه نداند امروز منافقين و معاندين دسته دسته به نام دانشجو به صف اين معركه مي پيوندند و خودي هاي كينه جو و منفعت طلب كوته نظر آتش بيار آن شده اند و براي تهييج آن، از هر سخن و نوشته اي دريغ نمي كنند؟
جناب آقاي خاتمي، تا كي با اشك بنگريم و خون دل بخوريم و با هرج و مرج و توهين، تمرين دموكراسي كنيم و به قيمت از دست رفتن نظام، صبر انقلابي داشته باشيم؟
جناب آقاي رئيس جمهور، هزاران خانواده ي شهيد و جانباز و رزمنده به شما رأي دادند كه رأي آنها مدال سينه شماست. آنها از شما انتظار برخورد منصفانه با اين مسايل را دارند و ما امروز رد پاي دشمن را در اين حوادث به خوبي مي بينيم و قهقهه ي مستانه را مي شنويم. امروز را دريابيد كه فردا خيلي دير است و پشيماني فردا غير قابل جبران است.
سيد بزرگوار، به سخنراني به ظاهر دوستان و خودي ها در جمع دانشجويان بنگريد، آيا همه آن گفته ها تشويق و ترغيب به هرج و مرج و قانون شكني نيست؟ آيا معناي سال امام (ع) همين بود؟ آيا به همين صورت مي توان ميراث گرانبهاي او را حفظ كرد و آيا بي توجهي تعداد اندكي به نام حزب الله، مجوزي است براي شكستن سر هر متدين و هتك حرمت آن؟
جناب آقاي خاتمي، رسانه ها و راديوهاي دنيا را بنگريد، آيا صداي دف و دهل آنها به گوش نمي رسد؟
جناب آقاي رئيس جمهور، اگر امروز تصميم انقلابي نگيريد و رسالت اسلامي و ملي خودتان را عمل نكنيد فردا آن قدر دير و غير قابل جبران است كه قابل تصور نيست.
در پايان با كمال احترام و علاقه به حضرت عالي اعلام مي داريم كاسه صبرمان به پايان رسيده است و تحمل بيش از آن را در صورت عدم رسيدگي، بر خود جايز نمي دانيم.

فرماندهان و خدمتگزاران ملت شريف ايران در دوران دفاع مقدس: غلامعلي رشيد - عزيز جعفري - محمدباقر قاليباف - قاسم سليماني - جعفر اسدي - احمد كاظمي - محمد كوثري - اسدالله ناصح - محمد باقري - غلامرضا محرابي - عبدالحميد رئوفي نژاد - نورعلي شوشتري - دكتر علي احمديان - احمد غلامپور - يعقوب زهدي - نبي الله رودكي - علي فدوي - غلامرضا جلالي - امين شريعتي - حسين همداني - اسماعيل قاآني - علي فضلي - علي زاهدي - مرتضي قرباني.

بايگانی وبلاگ


این وبلاگ به این آدرس خاکستر سوزان منتقل شده است لطفا از آن هم بازدید کنید .